موضوع غالب در مناظرات انتخاباتی اخیر بریتانیا، بازسازی و چگونگی مقابله با نابرابری منطقه ای بوده است. در میان برنامه های حزب کارگر برای افزایش رشد اقتصادیطرف این عبارت را کنار گذاشت “برابر کردن” و در عوض قول داد “تقویت بریتانیا” علیرغم یک قانون واگذاری پیشنهادی که به دنبال ارائه یک چارچوب تفویض اختیار در سراسر انگلستان است.
حزب کارگر همچنین ارائه طرح های جدید رشد محلی و طرح جدید حق جامعه برای خرید را پیشنهاد می کند. ایده این است که جوامع را قادر به بازسازی مغازه ها، میخانه ها و فضاهای عمومی خالی کنند.
در این میان حزب محافظه کار، گفت او همچنان به برنامه بوریس جانسون برای ارتقاء سطح متعهد است. او متعهد شد که بودجه های موجود را گسترش دهد، یک صندوق وقفی 20 میلیون پوندی برای پروژه های بهبود محلی اضافه کند و ابتکارات از جمله بنادر آزاد را ارتقا دهد. به طور گستردهتر، ریشی سوناک پیشنهاد میکند که اختیارات تفویض اختیار را گسترش داده و تضمین کند که تا سال 2030 هر منطقه یا شهر در انگلیس به یک توافق واگذاری دسترسی داشته باشد.
سیاستمداران از “جوامع عقب مانده” صحبت می کنند تا به کسانی اشاره کنند که در مناطقی که با کاهش جمعیت و فقدان زیرساخت ها از ضعف اقتصادی و استانداردهای زندگی پایین رنج می برند، رنج می برند. پژوهش مدتهاست که نشان داده است که چنین جوامعی در سرتاسر جهان کمتر احتمال دارد رای دهند انتخابات محلی یا عمومیعمدتاً به این دلیل که آنها احساس می کنند توسط فرآیند سیاسی نادیده گرفته شده اند.
دانشمندان در مورد “جغرافیای نارضایتی” و در “تلخی منطقه ای” هنگامی که آنها مراکز صنعتی سابق و مناطق محروم ساحلی را توصیف می کنند که در آن مردم، با احساس سرخوردگی، به مخالفت با احزاب سنتی روی می آورند تا اظهار نظر کنند. خشم و رنجش با سیاست مدرن.
آیا می خواهید پوشش انتخاباتی بیشتری از سوی کارشناسان دانشگاهی گفتگو داشته باشید؟ در هفتههای آینده، تحلیلی آگاهانه از توسعه کمپین و بررسی واقعیتهایی که در حال انجام است به شما ارائه خواهیم کرد.
برای خبرنامه هفتگی ما ثبت نام کنید رای انتخاباتهر جمعه در طول کمپین و بعد از آن تحویل داده می شود.
در انگلستان، امواج اخیر انتقال به منطقه شهری مقامات ترکیبی برای رفع این مشکل تلاش کرده اند. از سال 2019، دستور کار همسویی به دنبال نشان دادن تمرکز و تعهد مجدد دولت به مناطقی بود که احساس میکردند از آنها حمایت نمیشود.
پژوهش دکترای من بررسی میکند که چرا جوامعی که در نظر گرفته میشوند کنار گذاشته شدهاند، ممکن است از تعامل با مؤسسات عمومی مانند آموزش یا سیاست کنار گذاشته شوند. سیاستهای دولت اغلب از درک کافی چیزی که جغرافیدانان و جامعهشناسان آن را «پیرامون» مینامند و این که چگونه باعث میشود مردم در این جوامع احساس کنند از نظر فیزیکی و نمادین از سیاستگذاری متمرکز لندن دور شدهاند، بهخوبی درک نمیکنند. این امر به سیستمهای دموکراتیک محلی گسترش مییابد و کارایی تمرکززدایی را به عنوان شکلی مشروع از تقسیم قدرت در جامعه زیر سوال میبرد.
بی اعتمادی به سیاست های محلی
بیش از 18 ماه بین مه 2022 و اکتبر 2023، کارگاههای اجتماعی را با ساکنان محلی – 15 نوجوان و 25 بزرگسال – در کامبریا، شمال غربی انگلستان برگزار کردم. این شهرستان شامل برخی از محروم ترین مناطق کشور است. من و ساکنان راهبردهای مختلفی را برای ترویج مشارکت دموکراتیک در جامعه خود بررسی کردیم. ما بعداً این ایده ها را با شورای کامبرلند در میان گذاشتیم.
برخی از ساکنان بر این باورند که اصطلاح “جا مانده” هنگام توصیف احساس آنها در مورد سیاست های ملی مانند برنامه برابری دقیق است. همانطور که یک نفر می گوید: “ما نمی توانیم با لندن رقابت کنیم.”
با این حال، آنها همچنین آنچه را که سطح معینی از ناهماهنگی میدانستند بیان کردند – بسیاری احساس میکردند که توسط افراد خارجی که نقاط قوت، پیچیدگیها و ظرایف جوامع خود را درک نمیکردند، بهطور غیرمنصفانه برچسب خوردهاند. یکی دیگر از ساکنان می گوید: «آنطور که آنها می گویند ما محروم نیستیم. ما کم خدمت هستیم، اما محروم نیستیم، به عبارت دیگر، مشکل مردم یا جوامع نیست، بلکه عدم ارائه خدمات به آنهاست.
برخی از ساکنان احساس می کنند که اصطلاحات “افتاده” یا “از دست رفته” مناسب تر است. به گفته آنها، تمرکز باید روی کسانی باشد که آنها را پشت سر می گذارند. یکی از ساکنان گفت که او احساس می کند نگرش شورای محلی این است: “ما فقط آن را می پذیریم، مهم نیست این می تواند باعث شود که جوامع قدرت یا کنترل کمی در ایجاد تغییرات مثبت در منطقه خود داشته باشند.”
روایات غالب رهبران سیاسی محلی که من با آنها روبرو شدم، فاصله نمادینی را از سیستم سیاسی محلی مشابه آنچه که اغلب نسبت به وست مینستر و وایت هال احساس می شد، آشکار کرد. سیاستمداران محلی ممکن است از نظر فیزیکی بسیار نزدیکتر باشند. با این حال، افرادی که با آنها صحبت کردم احساس می کردند که این رهبران به نظرات جوامعی که ادعا می کردند نمایندگی می کنند اهمیتی نمی دهند. ساکنان معتقدند که تصمیمات سیاستمداران آنها از پیش تعیین شده است. همانطور که یک نفر گفت: «آنها خیلی فراگیر نیستند و هیچ شفافیتی وجود ندارد. همه اش شنل و خنجر است. پس از وقوع آن خواهید دانست که چه اتفاقی می افتد.»
بسیاری از مردم بر این باورند که سیاستمداران محلی عمدتاً در راستای منافع خود عمل میکنند که لزوماً منعکس کننده نیازهای جامعه نیست. در نتیجه مردم احساس می کنند که نمی توان به آنها اعتماد کرد. یکی از اهالی گفت: «آنها به شما قول دنیا می دهند و می گویند که این کار را می کنند، اما هرگز این اتفاق نمی افتد».
تاکید بر این موضوع اهمیت دارد زیرا هر فاصله نمادینی که جوامع از سیستم دموکراتیک محلی خود احساس کنند، به جدایی از سیاست محلی تبدیل می شود. مردم از رای دادن خودداری می کنند. آنها در تمرینات مشورتی شرکت نمی کنند. در یک جامعه که به آن نگاه کردم، کلز و ساندویثمشارکت رای دهندگان 29.1 درصد بود، بسیار کمتر از میانگین منطقه 36.1 درصد.
تحقیقات به طور فزاینده ای نشان می دهد که مدل های موجود تمرکززدایی جایگزینی برای مشارکت واقعی جامعه محلی نیستند. جیمز هیکسون نظریه پرداز سیاسی نوشتن در مورد لزوم «تمرکززدایی مضاعف». ایده این است که افراد بیشتری در زندگی مدنی شرکت کنند، ممکن است به رویکردهای بیش از حد محلی بیشتر در سطح محله نیاز باشد.
تصمیمات مربوط به سیاست ها و هزینه های آگاهانه محلی بیشتر به نفع افراد جامعه نزدیک است. با این حال، مردمی که در جوامع ساحلی کم درآمد در انگلستان زندگی می کنند، لزوماً به هیچ یک از نهادهای دموکراتیک محلی موجود برای ارائه دقیق بهترین منافع آنها اعتماد ندارند، و نه دولت مرکزی. تفویض اختیار به تنهایی پاسخگوی افرادی نیست که احساس می کنند از حق رای محروم هستند.