مقاله پیچیده با سوالات “عالی” – آیریش تایمز



از دانش‌آموزان خواسته می‌شد که در یک مقاله سیاسی و اجتماعی سطح بالاتر چالش‌برانگیز که موضوعات معاصر را منعکس می‌کرد، به طور انتقادی درباره مطالب فکر کنند.

پل مک اندرو، معلم سیاست و جامعه در مؤسسه آموزش، گفت که انتخاب گسترده ای از مقاله وجود دارد.

او گفت: “مقاله مضامین سیاسی معاصر را منعکس می کند، اما به طور بالقوه برای اکثر دانشجویان بسیار عالی است.”

«لحظه‌های سخت بسیاری وجود داشت که دانش‌آموزان را ملزم می‌کرد تا دانش خود را با یک زمینه جدید تطبیق دهند یا فراتر از جزئیات برنامه درسی فکر کنند.

«این مقاله این اصل را مجدداً تأیید می‌کند که بهترین راه برای موفقیت در این موضوع این است که به آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد نگاه کنید و بیش از حد بر ایدئولوژی یادگیری بی‌درنگ متمرکز نشوید.

این احساس کلی در این مقاله وجود دارد که امتحانات اخبار سال را تکرار می کنند. اگرچه بسیار امروزی است، اما این بدان معناست که برخی از جنبه‌های سؤالات بحث میز شام را بهتر از مطالب درسی تجویز شده منعکس می‌کنند. این چالشی است که کسانی را که به دنبال بهترین نمرات هستند از بقیه جدا می کند.”

بخش A مقاله حاوی سؤالات کوتاهی بود که دانش آموزان باید به 10 مورد از 15 سؤال ارائه شده پاسخ دهند.

آقای مک اندرو گفت: “این انتخاب برای بسیاری ضروری خواهد بود، زیرا برخی از سوالات مطالبی را پوشش می دهند که به وضوح در برنامه درسی پوشش داده نشده است.”

برای مثال، سؤال G «هدف مانیفست در سیاست حزب» را می‌پرسد، که چیزی مستقیماً تحت پوشش نیست.

«دانشجویان می‌توانند مطالبی را از بحث‌های مربوط به نقش احزاب سیاسی مجدداً متن‌سازی کنند، اما این الزام خاص فراتر از آن چیزی است که به آنها آموزش داده می‌شد.

«بعداً در همان بخش، سؤال M درباره «رابطه بین امپریالیسم غربی و نظریه شرق‌شناسی ادوارد سعید» می‌پرسد و فقط چهار خط برای موضوعی ارائه می‌کند که می‌توانید درباره آن کتاب بنویسید. مختصر بودن در مورد چنین موضوع بزرگی واقعاً نیاز به سطح شگفت انگیزی از وضوح و ایجاز دارد.

آقای مک اندرو گفت که سؤالات مبتنی بر داده (DBQs) در بخش B با سال های گذشته فاصله داشت، زیرا هر دو متن از گروه های لابی گرفته شده بودند.

«پیش از این، این نوع متن با داده‌های عینی‌تر سازمان‌های جامعه مدنی در تضاد بود، اما در اینجا هر دو بخش از یک منبع مشابه بودند. هر دو بخش داده‌های عینی بسیار روشنی داشتند، اما دانش‌آموزان باید بسیار مراقب بودند تا آن را از بافت تفسیری جدا کنند. این امر مستلزم به کارگیری دقیق مجموعه ای از ابزارهای تفکر انتقادی بود.

آقای مک اندرو گفت که مقالات گفتمانی بخش C ترکیبی از وسوسه انگیز و چالش برانگیز بود.

هر سوال با چیزی شروع می‌شد که دانش‌آموزان را درگیر می‌کرد، اما آن را با پیچ و تاب خاصی دنبال می‌کرد که کسانی را که امیدوار به فحاشی یا صحبت کردن بودند مجازات می‌کرد. به عنوان مثال، بحث “ملی گرایی و/یا هویت فرهنگی” چیزی است که بسیاری از دانشجویان با آن آشنا هستند، اما این موضوع تنها از دریچه نظریات توماس هیلان اریکسن بررسی شد، بنابراین بسیاری از نکات احتمالی صحبت و حرکت به سمت فشار را رد کرد. مقررات در جوامع “بیش از حد گرم”.

در جاهای دیگر، از دانشجویان درباره رسانه‌های اجتماعی سؤال شد، باز هم بسیار آشنا، اما در زمینه «دوره‌های ناآرامی اجتماعی و سیاسی»، چیزی که معمولاً مورد بحث نیست. وی گفت: سؤال سازمان ملل از دانش آموزان می خواهد که نقاط را در موضوعات مختلف به هم متصل کنند، زیرا سازمان ملل خود یک موضوع واحد نیست.

دیدگاهتان را بنویسید