حزب کارگر اعلام کرد قول رفع 1 میلیون چاله در سراسر انگلستان در هر سال از پارلمان بعدی. حزب کارگر با اضافه کردن تنها 320 میلیون پوند به 8.3 میلیارد پوندی که قبلاً توسط محافظهکاران وعده داده شده بود، در 12 ژوئن گفت که این “توافق مالی چند ساله” به “رویکرد چسبنده” به زیرساختهای آسیبدیده کشور پایان میدهد.
کمپین های انتخاباتی همیشه به دنبال ایجاد “احساس” بهبود زیرساخت ها هستند، حتی زمانی که هیچ وعده معناداری در مورد پروژه های بزرگ واقعا داده نمی شود.
در سال 2019، بوریس جانسون قرارداد برگزیت “آماده فر” خود را از اصطلاحات صنعت ساخت و ساز استخراج کرد (پروژه “آماده بیل” پروژه ای آماده ساخت است) و یک بولدوزر را از یک دیوار پلی استایرن عبور داد.
جمله هذلولی لیز تراس: “تحویل خواهیم داد، تحویل خواهیم داد، تحویل خواهیم داد!” با هدف جبران در مورد اعداد سختی که در برنامه های او گم شده اند. و در انتخابات میاندورهای 2021 در بتلی و اسپنس، جورج گالووی با قول دادن به اینکه در صورت لزوم چالههای متعدد حوزه انتخابیه را با دست خالی برطرف خواهد کرد، به دنبال آرا بود.
اینها نمونه های افراطی اما مجزا نیستند. از دیوید کامرون و جورج آزبورن گرفته تا کیر استارمر و ریچل ریوز، تبلیغ تصاویر سیاستمداران در سایتهای ساختمانی که کلاه و ژاکتهایی با دید بالا به سر دارند، یک استراتژی فراحزبی در طول مبارزات انتخاباتی عمومی است. همانطور که در کتاب اخیرم توضیح داده ام، وعده شکسته زیرساخت هادو دلیل اصلی برای این همه جا وجود دارد.
ابتدا زیرساخت دانلود می شود روایت آینده نگر. ما از طریق زمان کامل آینده از قولی که در نهایت محقق خواهد شد به زیرساخت متصل می شویم: قطار وارد می شود، زیرساخت ها ساخته می شوند – نه در اینجا در زمان حال، بلکه نگاهی به گذشته از نقطه ای در آینده. تصاویری از زیرساختها با الزام رایدهندگان به این روش، امیدها و انتظارات رایدهندگان را افزایش میدهد.
دوم، زیرساخت ها نحوه مواجهه بیشتر مردم با «دولت» هر روز است. چه از آب آشامیدنی که به خانههایمان سرازیر میشود بنوشیم و چه در جادههایی که به آرامی آسفالت میشوند رانندگی کنیم، زیرساختها نحوه تجربه و اعمال شهروندیمان است: این گوه اصلی قرارداد اجتماعی ما است.
در چارچوب یک مبارزات انتخاباتی عمومی، زمانی که اعداد و ارقام دور ریخته می شود و در مورد آینده نامشخصی وجود دارد، زیرساخت ها احساس ثباتی را ارائه می دهند که رای دهندگان می توانند با آن کنار بیایند.
مشکل این است که انتظارات بالا نیز ناامیدی بالقوه هستند. حالا بدیهی است که “تراز کردن” یک استراتژی جنگ فرهنگی بود طراحی شده برای پرورش حس عمل در زیرساخت در حالی که اجتناب عمدی از سرمایه گذاری و توزیع مجدد ثروت برای تغییر معنادار لازم است. همانطور که وعده ها در مورد پروژه های بزرگ مانند بخش شمالی HS2 شکسته شدبنابراین قرارداد دموکراتیک بریتانیا از بین رفت.
این پارادوکس مرکزی مبارزات انتخاباتی کنونی را ایجاد کرد: از یک سو، وجود دارد اجماع گسترده مبنی بر شکسته شدن بریتانیا; از سوی دیگر، احزاب سیاسی از متعهد شدن به اقدامات لازم برای اصلاح آن می ترسند. ما این را به وضوح در حزب کارگر استارمر می بینیم، که وعده “دهه تجدید ملی” را داده و در عین حال متعهد به قوانین مالی است که این امر را عملاً غیرممکن می کند.
سیاست حفره ها
اینجاست که وعده اصلاح چاله ها در انگلستان به یک استراتژی سیاسی تبدیل می شود. پرداخت شده توسط تاخیر در کنارگذر A27 Arundel در ساسکس، کاملاً قدردانی می شود و مستقیماً با تجربه زندگی بسیاری از رأی دهندگان صحبت می کند. این یک تعهد انتزاعی نیست، بلکه یک تعهد ملموس و ملموس است که به معنای واقعی کلمه نوید تعمیر قرارداد اجتماعی شهروندی را می دهد که حداقل از سال 2010 در حال فرسایش بوده است.
با این حال، سیاست نیز عمیقاً کنایه آمیز است. یکی از دلایلی که چالهها در انگلستان زیاد است این است که تنها چند سال طول میکشد تا با وصله تکی آنها دوباره باز شوند. یک سیاست جدی برای جلوگیری از چاله ها مستلزم روکش مجدد کل جاده است، کاری بسیار پرهزینه تر اما درازمدت. بنابراین، تعهد خودسرانه برای تعمیر 1 میلیون چاله، نمونهای از سیاست «چسبنده گچ» است که به گفته حزب کارگر، آنها را از محافظهکاران متمایز میکند.
مشکلات عمیق تری نیز با سیاست وجود دارد. برای شروع، دولت محلی مسئول بیشتر سطوح جاده است – هیچ کس از دولت ملی هرگز به یک چاله نزدیک نمی شود. هدف برانگیختن حس فوری و ملموس بودن در حال حاضر است، نه بهبود زیرساخت های جاده ای انگلستان در آینده.
همچنین، پس از سال ها تعدیل و برون سپاری، احتمالاً این کار توسط شوراها به یک شرکت ساختمانی خصوصی واگذار می شود. این ذاتا بد نیست: اگر کسب و کار محلی باشد، به ساکنان پاسخگو خواهد بود و سرمایه گذاری در جامعه باقی می ماند.
اما بیش از یک دهه کاهش در بودجه شهرداری صورت گرفته است فشار مالی عظیم بر دولت محلی برای انتخاب قراردادها بر اساس هزینه به جای کیفیت.
نگرانکنندهتر، وعدهی خبرساز یک میلیون چاله، بافت محلی را نادیده میگیرد، جایی که پول میتواند به طور مؤثرتری برای سایر اشکال حملونقل مانند تراموا یا راهآهن خرج شود، با مزایای اضافی کاهش ازدحام و آلودگی. الزامات برای دستیابی به هدف خودسرانه همچنین فشارهای غیرضروری را بر شوراهای با کمبود نقدینگی، کمپرست و بار اضافه میآورد.
در نهایت، این سیاست برنامه ریزی حمل و نقل جامع را نادیده می گیرد، که با جلوگیری از استفاده از خودرو در دراز مدت، با تغییرات آب و هوایی مبارزه می کند. بعد از از دست دادن اندک کارگر در Uxbridge تابستان گذشته این حزب برای منطقه بسیار کم انتشار لندن (Ulez) مقصر شناخته شد، این حزب از سیاستهای سبز که درگیر جنگهای فرهنگی هستند اجتناب میکند. حزب کارگر به جای ارائه و برنده شدن برهانهای مترقی، از آنها دوری می کند.
وعده های خوبی در زمینه زیرساخت ها وجود دارد مانیفست 2024 کارگر: گسترش زیرساخت شارژ خودروهای برقی. حذف ممنوعیت مالکیت شهرداری از خدمات اتوبوسرانی؛ تفویض اختیارات به شهرداران مناطق، به آنها اجازه می دهد تا سیستم های حمل و نقل خود را یکپارچه کنند. و تبدیل راهآهن به مالکیت عمومی (البته به آرامی در طی چندین سال با اتمام قراردادها). اصلاح زیرساخت های فیزیکی انگلستان نیز به بازیابی دموکراسی شکسته آن کمک خواهد کرد.
اما خطر لغزش در همان سیاست های چاله ای نیز وجود دارد که احساسات را در مورد بهبود زیرساخت ها پرورش داده اند تا توجه را از سرمایه گذاری قابل توجهی که زیرساخت های انگلستان به شدت به آن نیاز دارند منحرف کنند. اگر هدف رشد باشد، کشور به یک انقلاب صنعتی سبز نیاز دارد که توسط یک برنامه زیرساختی با بودجه خوب پشتیبانی میشود که توزیع مجدد قابل توجه ثروت در اقتصادهای منطقه را وادار میکند.
این برنامه زیرساختی ممکن است مستلزم رفع چاله های متعدد انگلستان باشد، اما به جای دادن وعده های خودسرانه، به مقامات محلی قدرت می دهد تا تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کنند که به بهترین وجه به شهروندان و جوامع خود خدمت کند.