آیا موفقیت انتخابات می تواند خطی را بر بحران کارگران ولز ترسیم کند؟


کیر استارمر را می توان به خاطر این که فکر می کرد در انتخابات آینده نگران ولز نیست بخشیده شود. تسلط حزب کارگر به بیش از یک قرن قبل برمی گردد و این حزب از زمان واگذاری قدرت در دهه 1990، رهبری هر دولتی را بر عهده داشته است. بنابراین ماه آینده برای ستاد انتخاباتی حزب کارگر نسبتاً ساده به نظر می رسد.

با این حال، با شروع کارزار انتخاباتی، وان گتینگ، وزیر اول کار ولز، از دست دادن رای اعتماد در سند. اوج آن بود ماه ها جنجال بیش از 200000 پوند کمک مالی Gething از شرکتی که صاحب آن به جرم ریختن سطوح Gwent Levels محکوم شده بود دریافت کرد.

گیتینگ و متحدانش اصرار داشتند که رای الف ترفند توری به عنوان بخشی از تاکتیک های انتخاباتی خود سازماندهی شده اند. این رای غیرالزام آور بود و Getting قاطعانه بر عدم استعفای خود تاکید دارد. اگرچه بعید است که تأثیر زیادی بر نتایج انتخابات عمومی حزب کارگر در ولز داشته باشد، استارمر و تیمش می‌توانند بدون آب‌های آشفته خلیج کاردیف کار کنند.

این بحرانی است که برای مدت طولانی در ولز کارگر دیده نشده است. آنتونیو گرامشی، نظریه‌پرداز مارکسیست، بین بحران‌هایی که منجر به «نقد سیاسی با ماهیت پیش پا افتاده و روزمره» می‌شوند و بحران‌هایی که به «نقد اجتماعی-تاریخی» فراتر از جهان سیاسی منجر می‌شوند، تمایز قائل می‌شود.

در حالی که ممکن است بحرانی با محوریت وزیر اول به نظر برسد که در دسته اول قرار می گیرد، اما همچنان ممکن است نشانه چیزی عمیق تر باشد.

حزب کارگر با نمایندگی موفقیت آمیز منافع چندین گروه مختلف به طور همزمان در ولز به قدرت رسید. حزب خود را به عنوان مدافع منافع طبقه کارگر معرفی می کند و اغلب از زبان رادیکال استفاده می کند و به رای دهندگان خود را یادآوری می کند. پیوند قوی با سنت های کارگری – به خصوص نای بیوان، که ایجاد NHS را رهبری کرد.

این حزب همچنین خود را به عنوان حزب ولز معرفی می کند که هم از نظر هویت و هم از نظر طبقه برای رأی دهندگان جذاب است. وزیر اول سابق مارک دریکفورد زمانی اعلام کرد که «همبستگی اجتماعی بخشی از معنای کارگر بودن و معنای ولزی بودن است».

با این حال، تسلط طولانی مدت یک حزب پیامدهای منفی دارد. همانطور که این کارشناس علوم سیاسی اشاره می کند تی جی پمپلحزب مسلط می تواند ملت و چشم انداز سیاسی را در تصویر خود شکل دهد، اما عدم تطبیق می تواند بذر نابودی خود را بکارد.

مورخ ولزی گوین آلف ویلیامز در سال 1980 شکایت کرد که حکومت کارگر در ولز به یک الیگارشی تبدیل شده است “که مشخصه آن اقامت راحت در داخل سیستم است”. ویلیامز ادعا کرد که با توجه به سیاستمدارانش که “متکی به حمایت و دستکاری اتحادیه های قدرتمند” هستند، حزب در حال نزول به سمت فساد و خویشاوندی است.

Vaughan Gething در سنند ولزی صحبت می کند.
در روزهای ابتدایی مبارزات انتخاباتی، رای اعتماد را در سنند از دست داد.
Alamy/Xinhua

Gething هیچ قانونی را در پذیرش کمک مالی کمپین نقض نکرد. اما رابطه با چنین تاجری نیز دسیسه های بحث برانگیز اتحادیه اتفاقی که در جریان رقابت رهبری که گتینگ را به قدرت رساند، نشان می‌دهد که حزبی از پایگاه انتخاباتی حامی او جدا شده است.

همچنین از مشکلی که حزب کارگر ولز در تطبیق موضع طرفدار تجارت با لفاظی های رادیکال خود دارد صحبت می کند. به آن اضافه کنید تغییر جمعیت شناسی، فقر قابل توجه و خدمات عمومی را با مشکل مواجه کردو بحران ممکن است عمیق تر از یک سیاستمدار و کمک های تبلیغاتی او باشد.

یک نفر مشکوک است که هرچه گتینگ بیشتر تلاش کند تا از این موضوع خلاص شود، اوضاع برای او و کارگر ولز بدتر می شود. آنچه که یک بحران جزئی به نظر می رسد می تواند به تضعیف درازمدت پایگاه انتخاباتی حزب منجر شود.

کارگری در سند و وست مینستر

حزب کارگر تاکید کرده است که انتخابات آینده یک فرصت مهم برای ولز است. Gething این ادعا را دارد دو دولت کارگری وجود داشته استیکی در وست مینستر و دیگری در سنا، به دولت ولز اجازه خواهد داد به جاه طلبی های خود برسید.

اما حتی در اینجا نیز خطر تنش بالقوه وجود دارد. استارمر واضح است که یک دولت کارگری نمی تواند شیرهای جریان را باز کند. حزب کارگر ولز ممکن است استدلال کند که داشتن یک دولت کارگری در کاردیف و وست مینستر مفید خواهد بود، اما اگر پول به دست نیاید، پس مقصر عملکرد ضعیف دولت کجاست؟

اگر حزب کارگر ولز در حمایت از منافع ولز شکست خورده باشد، آیا رای دهندگان به دنبال جایگزین خواهند بود؟ آیا Plaid Cymru برنده خواهد شد و رای دهندگان ائتلاف کارگری ولز را با موفقیت جذب خواهد کرد؟

مانند بقیه کشور، نظرسنجی‌ها حاکی از نابودی نزدیک به نابودی محافظه‌کاران در ولز در 4 جولای است. اما این تصویر پیچیده تری را در زیر پنهان می کند. نیروی کار بالقوه است در ولز کمتر در مقایسه با بقیه بریتانیا. باید دید تا چه حد این یک پیشرفت یا یک روند بلندمدت است، اما سرنوشت SNP در اسکاتلند نشان می دهد که حزبی که زمانی مسلط بود می تواند آنها خیلی سریع سقوط می کنند. حتی قبل از SNP، داستان خود کارگران اسکاتلند – از سلطه تا شکست – نشان دهنده این است که چگونه می توان موفقیت بلندمدت را از بین برد.

عاقلانه نیست که حزب کارگر در ولز را کنار بگذاریم، به ویژه پیش از انتخابات عمومی که به نظر می رسد شاهد رشد باشد. اما پس از 4 جولای، Gething نمی تواند وقت خود را تلف کند. اولین اولویت او باید این باشد که پای جلویش را به عقب برگرداند. اگر او نتواند اعتماد را القا کند، آنچه اکنون فقط یک بحران فوری است می تواند عواقب عمیقی برای حزب کارگر در ولز داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید