در سال 2020، سرویس استریم ترسناک Shudder اولین مجموعه مستندی را با عنوان منتشر کرد فیلم های نفرین شدهکه به بررسی فیلمهایی میپردازد (عمدتاً فیلمهای ترسناک مانند Poltergeist، The Exorcist و The Omen) که گفته میشود در حین تولید به نوعی از یک فاجعه ماوراء طبیعی رنج بردهاند.
این ایده، البته، به نظر می رسد که با تولیدات ترسناک سازگار است، جایی که برانگیختن شر و در برخی موارد ماوراء طبیعی با ایده نفرین همراه است.
با این حال، در حالی که موارد واقعی مجموعه فیلمهای نفرینشده را اغلب میتوان به آسانی رد کرد که تلاشها برای توضیح مرگ یا مجروح شدن برخی از دست اندرکاران در تولید، جنگیری، با بازی راسل کرو، این مفهوم را تا حد زیادی میبرد. شخصیت کرو، بازیگر مشکل تونی میلر، به معنای واقعی کلمه توسط یک شیطان در صحنه فیلمبرداری آخرین فیلم خود، معروف به پروژه جورج تاون، تسخیر شده است.
The Exorcism تعهد خود را به شاید نمادین ترین فیلم ترسناک تمام دوران پنهان نمی کند – جن گیر. پروژه جورج تاون که ابتدا با بازیگری بدبخت در حال تمرین خط های خود به عنوان یک کشیش در فیلم (“او می پرد، فریاد می زند، من مرده ام”) راه اندازی شد، بعداً به عنوان یک راه اندازی مجدد برای جن گیر با دختر تونی لی قرار گرفت. با مهارت رایان سیمپکینز) من فکر نمی کنم که آنها حتی تلاش کنند.
این ارتباط مستقیم با The Exorcist نیز در پشت صحنه جنگیری پیشزمینه است، جاشوا جان میلر، کارگردان واقعی، پسر بازیگری به نام جیسون میلر، بازیگر نقش پدر دیمین کاراس در فیلم 1973 است که به خوبی به داستان متا اضافه میکند. از “جن گیر” جن گیر خود.
در حالی که پیوندهای تاریخی میلر با جنگیر بهعنوان قلابی جذاب برای عناصر فرامتنی فیلم عمل میکند، جنگیری نیز توسط کوین ویلیامسونکه همراه با کارگردان وس کریونبه طور گسترده ای به عنوان پدرخوانده متا وحشت به عنوان نویسنده ویک.
در واقع، این Scream 3 است که در صحنه های ترسناک The Exorcism، با بازیگرانی که به طرز هوشمندانه ای در صحنه فیلمبرداری کشته می شوند، به ذهن خطور می کند. در همین لحظات خودارجاعی در صحنه فیلمبرداری پروژه جورج تاون است که جنگیری بهترین کار را انجام میدهد.
کارگردان خودسر آدام گلدبرگ با اصرار او بر اینکه بازسازی آنها از جنگیر در واقع یک فیلم ترسناک نیست، بلکه یک «هیجانانگیز روانشناختی» است، عملکرد خوبی دارد. این به عنوان یک تکان دادن زبان در گونه عمل می کند بحث پس از وحشت و این تصور عجیب که برای اینکه فیلم مهمی باشید، تحت هیچ شرایطی نمی توانید به عنوان یک فیلم ترسناک دیده شوید.
تروما و اندوه
با این حال، در حالی که فیلم کمی از پرمدعای برچسب پس از ترسناکی تسکین مییابد، واقعاً نمیتواند در برابر تکیه دادن به یکی از موضوعات کلیدی چرخه اخیر پس از ترسناک مقاومت کند – تاکید بر ضربه و اندوه به عنوان انگیزه اصلی شخصیت.
که در پست ترسناک دیوید چرچ (2021)، کتاب خود در مورد این چرخه فیلم های معاصر، یک فصل کامل را به آنچه که غم، سوگواری و وحشت وراثت خانوادگی می نامد اختصاص می دهد، که در آن اشاره می کند که «بسیاری از فیلم های پسا ترسناک قهرمانی را نشان می دهند که ظاهر می شود. در یک بن بست عاطفی گرفتار شده اند که نمی توانند بر آن غلبه کنند.
در حالی که جنگیری به هیچ وجه با پارامترهای یک فیلم پسا ترسناک مطابقت ندارد (تکیه بیش از حد آن به ترسهای جامپ است)، میزان رنج و آسیبهای مرتبط با شخصیت کرو آنقدر زیاد است که تقریباً در آستانه تقلید است. . این که تقریباً در صحنههای نمایشی یکی پس از دیگری این اطلاعات را به مخاطب داده میشود، به این احساس کمک نمیکند که فیلم کمی بیشتر برای رقتانگاری تلاش میکند.
با این حال، در حالی که این پسزمینهی آسیبزا ممکن است گاهی احساس شود، اما به کرو و سیمپکینز مواد خوبی میدهد تا دندانهایشان را در آن فرو ببرند، که هر دوی آنها بهعنوان نقشآفرینان فیلم بهطور قابل اعتمادی قوی هستند. با این حال، از نظر روایی، این تأکید بر داستان پسزمینهی آسیبزا به ایجاد شکافی بین فراجنونی که در مجموعه پروژه جرجتاون اتفاق میافتد و بحثهای مکرر خانوادگی پیرامون سوءاستفاده، اعتیاد و از دست دادن، منجر میشود.
این منجر به فیل در اتاق می شود، که نوبت کرو به عنوان فاتح شماره یک شیطان کلیسای کاتولیک در فیلم اخیر دیگری است. جن گیر پاپ.
سال گذشته اکران شد، همزمانی دو فیلم جنگیری با کلاه راسل کرو که در عرض دو سال از راه رسیدند، نیاز به مقایسه دارد، اگرچه هر دو فیلم از نظر رویکرد و هدف کلی بسیار متفاوت هستند. در حالی که نمیخواهم جنگیر پاپ را به عنوان یک شاهکار ترسناک مدرن نامگذاری کنم، اما حس شوخ طبعی و ساده لوحی دارد که The Exorcism فقط اجمالی از آن را نشان میدهد.
در دومی، کرو توسط شخصیتی احاطه شده است که تقریباً منفعل شده است، ابتدا توسط ضربه روحی خود و سپس توسط شیطانی که او را تسخیر کرده است، با این که بازیگر تنها در چند قطعه از صحنه های بعدی فیلم اجازه دارد تا به طور کامل قدرت ستاره خود را آزاد کند.
یک چیز مشترک The Pope's Exorcist و The Exorcism یک فروپاشی تاسف بار در پرده سوم است، با احساس پایانی The Exorcism به حدی که شخصیت های کلیدی به سادگی کنار گذاشته می شوند. نمونهاش کارگردان پروژه جورجتاون است که به نظر میرسد فقط برای یک صحنه مرگ وحشتناک وجود دارد تا از آن سرنوشت جلوگیری کند، اما در 20 دقیقه آخر فیلم ناپدید میشود.
Exorcism به هیچ وجه فاجعه نیست – دو بازی اصلی معتبر در کرو و سیمپکینز دارد و با محیط فیلم در فیلم لذت می برد. اما به طور کلی از عدم تعادل تونال و فقدان ترس های مبتکرانه رنج می برد. اگر به دنبال گذراندن اوقات خوشی با راسل کرو و جن گیری هستید، متاسفانه این یکی در رده دوم قرار دارد.