حالات و احساسات نقش مهمی در زندگی روزمره ما دارند. آنها حتی بر نحوه تجربه ما تأثیر می گذارند – برای مثال، اینکه آیا روز را امیدوارانه و پرانرژی شروع می کنیم یا غمگین و بی حال. این می تواند بر اینکه ما رویدادها را به صورت مثبت یا منفی تفسیر کنیم، تأثیر بگذارد.
با این حال، در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، خلق و خوی می تواند به سرعت و به طور غیرقابل پیش بینی تغییر کند، به طوری که شما در خلق و خوی ضعیف یا بالا “گیر” می کنید، که می تواند عواقب قابل توجهی داشته باشد. با این حال، محققان دقیقاً نمیدانند چه چیزی باعث ایجاد چنین نوسانات شدید خلقی میشود.
اکنون مطالعه جدید ما، منتشر شده در Biological Psychiatry Global Open Science، مناطقی از مغز را نشان داد که خلق و خو و واکنش مغز به لذت را در اختلال دوقطبی تغییر می دهد. این امکان وجود دارد که یافته های ما روزی به درمان های بهتر منجر شود.
همه ما در طول روز نوسانات خلقی را تجربه می کنیم. وقتی روحیه خوبی داریم، تمایل داریم به چیزها با دید مطلوب تری نگاه کنیم – اگر در رگه های موفقیت قرار داشته باشیم و راه خود را ادامه دهیم. حال خوب ما هم زیر و رو می شود و سرعت گرفتن
به همین ترتیب، زمانی که در حال بدی هستیم، تمایل داریم که نتایج بد را حتی بدتر از آنچه هستند درک کنیم – این خلق منفی نیز سرعت بیشتری میگیرد و میتواند باعث بدتر شدن احساس ما شود.
چنین حرکتی در خلق و خوی می تواند نحوه درک ما از رویدادها و تصمیماتی که می گیریم را تغییر دهد. تصور کنید برای اولین بار وارد یک رستوران جدید می شوید. اگر شما در حالت فانتزی هستید، احتمالاً این تجربه را بسیار بهتر از آنچه که هست درک خواهید کرد. این می تواند توقع شما را ایجاد کند که بازدید بعدی تجربه مثبت و مشابهی را برای شما به ارمغان می آورد و اگر اینطور نباشد احساس ناامیدی در شما ایجاد می کند.
تصور میشود روندی که خلق و خوی درک تجربیات خوشایند یا پاداشدهنده را تغییر میدهد، در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تشدید میشود، افرادی که ممکن است حالتهایی را تجربه کنند که به سرعت به افراط میرسند.
ما از تحقیقات قبلی می دانیم که این چرخه های خلقی شدید می تواند تحریک شود از تجربیات زندگی شامل اهداف مهم – مانند موفقیت در امتحانات، خرید ملک یا گرفتن ترفیع. این می تواند از طریق دستیابی به آنها یا شکست در دستیابی به آنها باشد.
اختلال دوقطبی توسط کسانی که آن را تجربه می کنند به این صورت توصیف می شود شمشیر دو لبه. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، همراه با دورههای نوسان خلقهای شیدایی یا افسردگی، به شدت اهدافی را دنبال میکنند که برایشان مهم است و در نتیجه اغلب موفق هستند.
اما چه اتفاقی در مغز می افتد زمانی که خلق و خوی ما از یک ثانیه به ثانیه دیگر در پاسخ به تجربیات خوشایند تغییر می کند؟
تحریف خلق و خو در مغز
تجربیات خوشایند و با ارزش، مدارهای خاصی را در مغز فعال می کند که شامل یک ماده شیمیایی عصبی به نام است دوپامین. این به ما کمک می کند یاد بگیریم که تجربه مثبت بوده است و باید اقداماتی را که منجر به آن تجربه خوشایند می شود، تکرار کنیم.
یکی از راههای اندازهگیری پاسخ مغز به پاداش، بررسی فعالیت در آن است مخطط شکمی – ناحیه کلیدی سیستم پاداش ما که مسئول احساس لذت است.
مطالعه ما با هدف درک آنچه در جسم مخطط شکمی در 21 شرکتکننده مبتلا به اختلال دوقطبی و 21 شرکتکننده کنترل در هنگام وقوع نوسانات خلقی لحظهای اتفاق میافتد، انجام شد. ما میخواستیم در پاسخ به پاداشهای پولی، این را به ترتیب ثانیه اندازهگیری کنیم.
از شرکت کنندگان ما خواسته شد تا در حالی که در یک اسکنر مغز هستند، یک بازی رایانه ای شامل قمار را برای بردن یا از دست دادن مقادیر واقعی پول انجام دهند. ما از تکنیکی به نام تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) برای اندازهگیری جریان خون در مغز شرکتکنندگان برای تعیین اینکه کدام مناطق فعال هستند، استفاده کردیم.
ما همچنین از یک مدل ریاضی برای محاسبه «تحرک» خلق و خوی شرکتکنندگان استفاده کردیم – که در ادامه برنده شدن چقدر احساس خوبی داشتند.
در همه شرکت کنندگان، ما افزایش فعالیت مغز را در ناحیه ای از مغز مشاهده کردیم که درگیر تجربه و آگاهی از حالات خلقی گذرا است – جزیره سابق.
با این حال، مشخص شد که در دورههای حرکت صعودی، که شرکتکنندگان بارها برنده شدند، جسم مخطط شکمی یک سیگنال قوی و مثبت فقط در شرکتکنندگان مبتلا به اختلال دوقطبی نشان داد. این بدان معنی است که شرکت کنندگان مبتلا به اختلال دوقطبی احساس پاداش بیشتری را تجربه کردند.
ما همچنین دریافتیم که میزان ارتباط بین جسم مخطط شکمی و اینسولای قدامی در شرکتکنندگان مبتلا به اختلال دوقطبی کاهش یافته است. در گروه کنترل، هر دو جسم مخطط شکمی و اینسولای قدامی با هم فعال شدند.
این نشان میدهد که شرکتکنندگان کنترل بهتر میتوانستند خلق و خوی خود را هنگام درک پاداشها در کار در ذهن نگه دارند. بنابراین، در حالی که شرکتکنندگان ممکن است برنده شدن را برایشان مفید بدانند، ما فکر میکنیم که آنها بیشتر از این که آنها را در روحیه بهتری قرار میدهد آگاه بودند. این می تواند به آنها کمک کند تا به سرعت خود را با یک محیط در حال تغییر (به خوبی یا بد) سازگار کنند و از افزایش بیش از حد انتظارات آنها برای دریافت پاداش در آینده جلوگیری کند.
با این حال، این برای شرکت کنندگان مبتلا به اختلال دوقطبی برعکس بود. این بدان معنی است که آنها کمتر توانستند خلق و خوی خود را با میزان هیجان انگیز یا دلپذیر بودن پاداش ها تغییر دهند.
این یافته ها ممکن است به توضیح اینکه چرا افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می توانند در یک چرخه معیوب قرار بگیرند که در آن خلق و خوی آنها تشدید می شود و گاهی اوقات آنها را به سمت خطرات بیشتر از حد معمول سوق می دهد، کمک کند.
همان مکانیسمی که خلق و خوی مثبت را تحریک می کند، می تواند چرخه ای از خلق منفی را نیز آغاز کند. اگر در مسیر برد هستید و به طور غیرمنتظرهای شکست میخورید، خلق و خوی شما میتواند به یک چرخه منفی تبدیل شود، انتظارات منفی میشوند و رفتار نیز بر این اساس تغییر میکند. با این حال، مطالعات آینده باید چرخه های خلق منفی را به طور خاص بررسی کنند.
یافتههای ما همچنین ممکن است به توسعه مداخلاتی کمک کند که به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک میکند خلق و خوی خود را از ادراکات و تصمیمهای خود بدون کاهش تجارب تحریککننده جدا کنند. از آنجایی که نورون های دوپامین از نزدیک به جسم مخطط شکمی متصل هستند، جالب است که ببینیم آیا یک داروی دوپامین می تواند این سوگیری خلقی را بهبود بخشد یا خیر.